شبا که من میخوابم
به عشق شش گوشه ات سر رو بالش میذارم
خوابم همش حسینه،حسینه و حسینه
دلم که پر میکشه
اشکم که هی میریزه،به یاد کربلاته
روی تل و زینبو تو نگاهم می بینم
دلم هری میریزه،میگم وایِ حسینم
میگم وایِ حسینم
زینب خانم چه کردی با داغ این برادر
وای که دارم می میرم از عشق این برادر
تو قتلگاهو دیدی،وقتی که توش سرش بود
وای که تو چی کشیدی،خانم جونم،خانم جون
.
.
.
میرم به بین الحرمین
میون عشاق حسین
نمی دونم کجا برم
پیش کدوم آقا برم
هی چپمو نگاه کنم
هی راستمو نگاه کنم
هر دو آقا،هر دو عزیز
خدا کجا باید برم؟
اینجا دیار عاشقاست
اینجا سقا پر از وفاست
اینجا اونا شهید شدند
عاشق بودند،عزیز شدند
وای چه کبوده آسمون
این گوشه ی این کهکشون
هر جای دنیا که برم
هیچ جایی اینجا نمی شه
انگاری اینجا همیشه خاص بوده توی همیشه
وای خدا بچه هاکجاند؟
گلهای عشق ما کجاند؟
وای خداجون چه مظلومند
گوشه ی این زمین ،عشاق
چقدر قشنگ تو را دیدند
تو ماورای کربلا
میون اون جنگ بزرگ
نمازی پر ز عشق و شوق
وای که چه آب و تابی داشت
وقت نماز صفایی داشت
سحر چه بوی سیب میاد
بوی خوش حبیب میاد
کی میشه که حبیب بیاد
از بین عشاق حسین
طالب خون مهدی بیاد