هرگاه خداوند، بنده ای را گرامی بدارد، او را به دوستیِ خود مشغول می سازد . [.امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :22
کل بازدید :149267
تعداد کل یاداشته ها : 85
103/9/9
10:33 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
فاطر[79]
یا علی رفتم بقیع اما چه سود! هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود! یا علی قبر پرستویت کجاست؟ آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟ هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام حج من بی فاطمه بی حاصل است فاطمه حلال صدها مشکل است من طواف سنگ کردم، دل کجاست؟ راه ها پیموده ام، منزل کجاست؟ کعبه ی بی فاطمه مشتی گل است قبر زهرا کعبه اهل دل است

خبر مایه


یوم الهدم
در شوال سال ???? هـ.ق. (می 1925 میلادی) وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز بن سعود»، پس از از پیروزی بر ‏‏«شرفای حاکم بر حجاز» و اشغال مکه ، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، آن را اشغال ‏نمودند.‏
آنان پس از اخراج مأموران عثمانی، در هشتمین روز این ماه، اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور آن ـ مانند قبر ‏عمو، پسر و زنان پیامبر اکرم (ص)، قبر ام‏البنین مادر حضرت ابوالفضل العباس (ع)، قبر اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و ‏بسیاری قبور دیگر ـ کردند. آنها حتی قصد داشتند گنبد و بارگاه خود پیامبر (ص) را نیر تخریب کنند که به دلایلی موفق به ‏انجام این کار نشدند.‏

غارت اموال وقفی
آنها ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی ، امام سجاد ، ‏امام باقر و امام صادق ـ علیهم السلام ـ قرار داشت را از جا در آورده و بردند.‏
اما این اولین حمله آنان به مدینه نبود . آنان چند سال بعد نیز یک بار دیگر به مدینه هجوم برده ، پس از یک سال و نیم ‏محاصره توانسته بودند آن شهر را تصرف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشیای گرانبهای حرم پیامبر (ص) و تخریب ‏و غارت قبرستان بقیع نمودند. طبق نقل تاریخ، آنها در این حمله چند صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت ‏گرانبها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف‏های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و ... را به یغما ‏بردند.‏
جنایات دیگر وهابی‏ها
حمله به مدینه و تخریب قبور مطهر بقیع، تنها دست‏اندازی آنان به مقدسات اسلامی نبود. بخشی از این جنایات به قرار زیر ‏است:‏
‎1. ‎حمله به کربلای معلی: در ماه ذی القعده سال 1316 امیر سعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و ‏تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و کربلا را محاصره کرد. سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به ‏زور وارد شهر شدند. مردم کوچه و بازار را به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند. ‏خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد (یعنی با مردم و اموال ‏کربلا، معمبه کفار را کردند)! مورخان وهابی نوشته‏اند: "… گنبد روی قبر (یعنی قبر امام حسین علیه السلام) را ویران ‏ساختند و صندوق روی قبر را که زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و ‏سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جز آن‌ها یافتند، غارت کردند و نزدیک ظهر از شهر بیرون رفتند در ‏حالی که قریب به 2000 تن از اهالی کربلا را کشته بودند.‏
‎2. ‎حمله به نجف اشرف: سعودبن عبدالعزیز، پس از قتل و غارت در کربلا، متوجه نجف اشرف گردید و آن را محاصره کرد ‏و تعدادی از مردم نجف را به قتل رساند. نخستین اقدام مردم نجف این بود که خزانه حرم امیرمؤمنان على(ع) را به بغداد ‏منتقل ساختند تا مانند خزانه حرم نبوى به غارت نرود. پس از آن آماده دفاع از وطن و جان خود شدند. رهبر مردم در دفاع از ‏شهر نجف، عالم بزرگ شیعه «علامه شیخ جعفر کاشف‏الغطاء» بود که علماى دیگر نیز او را یارى مى‏کردند. تعداد وهابیان ‏مهاجم به نجف 15000 تن بودند که 700 نفر از آنان به هلاکت سیدند و بقیه بناچار از شهر عقب نشستند و به غارت نواحى ‏و اطراف پرداختند.‏

‎ ‎حمله به طائف: این فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان ددمنشی خود را در آن به نمایش گذاشتند؛ بلکه مکه ‏مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امام نماند. "جمیل صدقی زهاوی" در خصوص فتح طائف می‏نویسد: "طفل شیرخواره ‏را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به ‏دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند. کتاب‌ها را که در میان آن‌ها ‏تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازارافکندند و آنها ‏را پیمال کردند.‏

ریشه این جنایات

اگرچه "حب دنیا"، "بی‏دینی"، "بی‏سوادی" و "اخلاق بدوی" در جنایت‏های وهابیان نقش داشته است اما بی‏شک ریشه تمام این ‏جنایات را باید در  و «تفکرات ضاله ابن تیمیه» و «اندیشه‏های منحرف محمد بن عبدالوهاب» جستجو کرد.‏
محمد بن عبدالوهاب ـ شیخ‏الاسلام وهابی‏ها ـ عقیده داشت:‏
‏-همه مسلمانان (غیر از تابعان او) کافر و مشرک هستند.‏
مکه و مدینه (قبل از آنکه به دست وهابیان بیافتد) دارالحرب و دارالکفر هستند.‏‎ ‎‏-‏
‏-صلوات بر پیامبر (ص) ممنوع است.‏
صلوات‏فرستنده را باید مجازات نمود.‏‎ ‎‏-‏
‏-قرآن را می‏توان مطابق فهم خود تفسیر کرد.‏

ابن تیمیه حنبلی ـ شیخ‏الاسلام محمد بن عبدالوهاب ـ هم عقیده داشت:‏
خدا، جسم است و دست و پا و چشم و زبان و دهان دارد.‏‎ ‎
ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامه‌ی خود می‏نویسد: "ابن تیمیه را بر منبر مسجد جامع دمشق دیدم که مردم را موعظه
می‌کرد و می‌گفت: خداوند به آسمان دنیا می‌آید، همان گونه که من اکنون فرود می‌آیم! سپس یک پله از منبر پائین می‌آمد!‏‎ ‎
ظواهر آیات را که درباره صفات خداوند است بر همان ظاهر الفاظ باید تفسیر کرد.‏‎ ‎
بالا بردن دست ها در حال دعا دلیل بر آن است که خداوند در جهت بالاست!‏‎ ‎
ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است: "محمد بن جریر طبری در کتابش آورده که حسن بن علی العسکری(ع) هنگام ‏فوتش اولادی نداشت". با اندک تأملی در کتاب طبری پی می‏بریم ابن تیمیه دروغ گفته و طبری چنین چیزی ننوشته است.‏‎ ‎
احادیث مربوط به لزوم زیارت قبر پیامبر (ص) مجعول است!‏

جواز بناء بر قبور
در طول تاریخ، دانشمندان زیادی از شیعه و سنی به نقد عقاید وهابیت دست زده‌ و به شبهات گوناگون آنان پاسخ داده‌اند. یکی ‏از شبهات آنان "مسأله‌ی بناء بر قبور" است که موجب تخریب بقیع گردید.‏
این شبهه‌ی آنان را صریح آیه‌ی 21 سوره کهف دفع می‌نماید، که در خصوص ماجرای اصحاب کهف از قول مؤمنانی که ‏می‌خواستند یاد اصحاب کهف را گرامی دارند می‏فرماید: «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ــ بی‏تردید بر روی قبور آنان مسجدی بنا ‏می‏کنیم.»‏
بنای بر قبور از نگاه تکریم و محبت : حفظ قبور و آثار خاندان وحی و عصمت ، از جمله مظاهر دوستی واحترام به پیامبر ‏‏(ص) است . قرآن مجید و سنّت نبوی ، مسلمانان را به عشق ورزیدن به پیامبر (ص) و تعظیم و احترام به آن حضرت ‏سفارش کرده‏اند : «قُلْ إنْ کانَ آبائُکُمْ وَأبْنائُکُمْ وَإخْوانُکُمْ وَأزْواجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَتِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها ‏وَمَساکِنُ تَرْضَوْنَها أحَبّ إلَیْکُمْ مِنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجَهاد فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبّصُوا حَتّی یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ واللّهُ لایَهْدِی القَوْمَ الفاسِقِینَ ـ بگو : ‏اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که از کساد شدنش ‏می‏ترسید و خانه‏هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‏تر است ، در انتظار ‏این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‏کند». و آیات متعدد دیگر در ‏وجوب احترام و دوستی پیامبر اکرم و آل او.‏‎ ‎
بر همین مبنای بالا بود که وقتی مسلمانان پیکر پاک پیامبر (ص) را در منزل مسقّف آن حضرت به خاک سپردند ، سعی ‏کردند تا حد امکان و به هر صورت که می‏توانند ، منزل آن حضرت را بیارایند و گرامی بدارند. کتاب‏هایی که در زمینه ‏تاریخ مدینه نگاشته شده است، خصوصاً کتاب وفاء الوفاء از «علامه سمهودی» سنی، حاصل آن تلاش‏ها را ثبت و ضبط ‏کرده‏اند.‏
بنای کنونی مرقد پیامبر (ص) در سال 1270 هـ. ق. ساخته شد و بحمداللّه تا کنون بدون هیچ گزندی باقی مانده است و به ‏فضل الهی خواهد ماند . اگر ایجاد آرامگاه بر روی قبور حرام بود ، مسلمانان آن حضرت را در زمین وسیع و غیر مسقف ‏دفن می کردند.‏
هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامی بناهایی بر قبور انبیاء گذشته وجود داشت. از جمله می‌توان به قبر حضرت ‏داوود(ع) و حضرت موسی (ع) در بیت المقدس اشاره نمود. جالب اینجاست که خلیفه دوم ـ که طبق نظر وهابیون لازم‏التباع ‏است ـ خود برای انعقاد پیمان صلح به بیت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامی در راستای از بین بردن این قبور ‏به عمل نیاورد.‏
وهابیت ؛ آلت دست استعمار
به نظر «حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد واعظ موسوی» عضو مجلس خبرگان رهبری، کارگزاران اصلی تخریب قبور ‏ائمه بقیع(ع) آمریکایی‏ها و صهیونیست‏ها هستند؛ چراکه آنان فرقه ضاله وهابیت را بنا نهادند و تا امروز پشتیبانی می‏کنند.‏
وی با اشاره به هجمه‏های پی‏درپی گروه ضاله وهابیت به مقدسات شیعیان، تصریح کرد: «این گروه تنها راه رهایی خود را ‏توهین به مقدسات می‏دانند و در زمانی که به فراموشی سپرده می شدند با توهین به مقدسات حرمین شریفین بار دیگر ننگی ‏بر پیشانی خود نهادند. وهابی‏ها احساس می‏کنند که با تخریب قبور ائمه بقیع(ع) می‏توانند از محبت ائمه(ع) در دل شیعیان ‏بکاهند و آنها را در دید دیگران کوچک بشمارند در حالی که هر چه این کوردلان به چنین جنایت‏هایی دست بزنند ذره‏ای از ‏محبت و دوست داشتن اهل‏بیت(ع) در دل‏ها نمی‏کاهد و هر روز این محبت در حال افزودن است.»‏
وی با بیان این که زیارت قبور ائمه(ع) به عنوان نشان عبودیت نیست و شیعه تنها خدا را می پرستد، افزود: «با تخریب ‏ظاهری قبور ائمه بقیع(ع) هرگز اعتقادات ما اندکی خدشه وارد نمی شود و عزم ما نسبت به ائمه(ع) راسخ تر خواهد شد.»‏
حضرت آیت‏الله العظمی جعفر سبحانی نیز در پیامی که سال گذشته به مناسبت تخریب بقیع صادر کردند نوشتند:‏‎«‎سالروز ‏تخریب بارگاه ملکوتی اهل بیت نبوت، و هتک حرمت مراقد امامان معصومین در بقیع، عاشورای دوم است و باید مسلمانان ‏جهان به ویژه شیعیان مراتب نفرت، انزجار خود را از عاملان این جنایت به گوش جهانیان برسانند.‏
هشتاد و پنج سال پیش لشگر جهل و ضلالت، در چنین روزی، با بیل و کلنگ نصب و عداوت به حرم شریف ائمه چهارگانه ‏و دیگر وابستگان خاندان رسالت در بقیع یورش برده و آنها را با خاک یکسان کردند. بار دیگر عمل زشت و نفرت بار متوکل ‏عباسی را در تخریب گنبد و بارگاه حسینی و شخم زدن زمین آن را تکرار کردند «یُریدُونَ لِیُطفِئُوا نُور الله واللهُ مُتِمٌ نُورِهِ وَلَو ‏کَرِهَ الکافِرُون.»‏
قرآن مجید، مسلمانان جهان را به ترفیع و تکریم بیوتی که مرکز حمد و تسبیح الهی است، دعوت می‌نماید و می‌فرماید:«فی ‏بُیُوتٍ أَذن الله أَن تُرفَعَ» . جلال الدین سیوطی در کتاب «درّ منثور» می‌نویسد پیامبر اکرم (ص) این آیه را در مسجد تلاوت ‏کرد. مردی پرسید مقصود از این «بیوت» چیست؟ پیامبر (ص) فرمود: « خانه‌های پیامبران است». در این هنگام، ابوبکر ‏در حالی که به خانه حضرت زهرا (س) اشاره می‌کرد، پرسید: آیا این خانه هم از آنهاست؟ حضرت فرمود: « نعم من ‏افاضلها» (یعنی آری از برترین و والاترین آنهاست.)‏
مرقد عسکریین (ع) که اخیراً به دست همین عاملان ویران گشت، خانه‌های آنان بود که در آن، امامان و مادر گرامی ایشان، ‏خدا را عبادت کرده و به حمد و ثنای او می‌پرداختند. متاسفانه به جای ترفیع و تعمیر، منهدم گردید. رسم خردمندان جهان، ‏حتی رسم پیروان شرایع پیشین این بود که قبور بزرگان و پیامبران را تکریم نموده و با ساختن بنا بر قبور آنان، ادای احترام ‏می‌کردند و هم اکنون قبر خلیل الرحمن در فلسطین اشغالی، و قبور دیگر پیامبران و اوصیای آنان در کشورهای اردن و ‏سوریه و مصر و عراق گواه این مطلب است. متاسفانه اعراب نجد، از فرهنگ اسلامی دور بوده و به جای عمل به آیه «قُل ‏لا اساَلکُم عَلَیهِ أَجراً إلا المَوَدّة فِی القُربی» به دشمنی برخاسته و آثار آنان را همراه با آثار ده‌ها وابسته به خاندان رسالت و ‏دیگر بزرگان دین، منهدم کردند.‏
برگرفته از سایت ابنا