سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با دشمنت مدارا کن و برای دوستت خالص شو، تا[حق] برادری را حفظ کرده، مروّت را به دست آورده باشی . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :52
کل بازدید :148801
تعداد کل یاداشته ها : 85
103/8/26
5:39 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
فاطر[79]
یا علی رفتم بقیع اما چه سود! هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود! یا علی قبر پرستویت کجاست؟ آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟ هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام حج من بی فاطمه بی حاصل است فاطمه حلال صدها مشکل است من طواف سنگ کردم، دل کجاست؟ راه ها پیموده ام، منزل کجاست؟ کعبه ی بی فاطمه مشتی گل است قبر زهرا کعبه اهل دل است

خبر مایه

در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد... آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل (بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند... خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد... و سپس ماه به دو نیم شکافته شد، نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.

کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت: "صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان ما را سحر کرده است."
  بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند: "این سحر مستمر است" و آنگاه این آیات مبارک نازل شد ... "اقتربت الساعه وانشق القمر ..." باری این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند.
در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توسط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام "داوود موسی بیتکوک " که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیاست ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد:
    "هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر آمد. سپس شروع به خواندن کردم ....و ماه شکافته شد... وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق در باره اسلام هم منصرف شدم و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم.
    روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول برنامه ای را مشاهده می کردم، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند، دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجلات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند...
    مجری سپس سئوال دیگری را طرح می کند با این مضمون که "شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی 100 میلیارد دلار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید... آیا این عاقلانه است؟؟!" در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که: "در آن سفر، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد."
داوود موسی بیتکوک سپس می گوید:
    "با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در 1400 سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکا باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است..."
به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است.
 

91/10/21::: 3:31 ع
نظر()
  


إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقِینَ (بقره 26)

همانا خداوند از اینکه به پشه‏اى (یا فروتر) یا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد، پس آنهایى که ایمان دارند مى‏دانند که آن (مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولى کسانى که کفر ورزیدند گویند: خداوند از این مثل چه منظورى داشته است؟ (آرى،) خداوند بسیارى را بدان (مثال) گمراه و بسیارى را بدان هدایت مى‏فرماید. (امّا آگاه باشید که) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمى‏کند.

در پشه تامل کن که با وجود خردی جثه آن،خداوند او را به شکل فیل که بزرگترین حیوانات است خلق نمود و برای آن خرطومی مانند خرطوم فیل خلق کرده به علاوه دو بال و دو شاخ! و دو دست و پای آن را کشیده و دو چشم و گوش آن را شکافته و سرو شکم برای او قرار داده است و جمیع قوایی که در مرمت بدن ضروری است از غاذیه(قوه ای که غذا را تحلیل ببرد و جزو بدن کند)،جاذبه و دافعه و ماسکه و هاضمه و نامیه به ان عطا فرموده و دوبالش داده که به وسیله ی انها به طلب غذا پرواز کند و خرطومش عطا کرد که از آن خون(غذایش) را به داخل بکشد وخرطوم را با وجود نهایت باریکی تو خالی آفرید تا خون به راحتی از آن بالا رود و ان را طریقه فرو بردن خرطوم در بدن حیوانات و مکیدن تعلیم کرد.و آن را از دشمنی انسان آگاه کرد و یادداد که چون انسان دست خود را حرکت دهد قصد آن را دارد پس راه فرارش آموخت و گوش را چنان شنوا گرداند که همهمه ی حرکت دست را از دور میشنود و راه فرار پیش میگیرد

و آن را دو حدقه عطا فرمود که از آن مواضع غذای خود را بببیند و به او یاد داد که به دو دست خود گرد و غبار را از حدقه دور و آن را صیقل دهدو به این سبب است که حیوانات خرد مانند مگس و پشه علی الاتصال دست های خود را به حدقه میزنندو...

برگرفته از کتاب معراج السعادة

الله اکبر....

 


91/9/17::: 6:9 ع
نظر()
  

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، در سالگرد شکار پهپاد جاسوسی RQ170 توسط نیروهای مسلح کشورمان در شرق کشور، امروز شاهد انتشار خبر به دام افتادن یک فروند پهپاد شناسایی آمریکایی از نوع Scan Eagle به دست نیروی دریایی سپاه در منطقه خلیج فارس بودیم.

این برای چندمین بار است که هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی اقدام به جمع آوری اطلاعات از مرزهای جمهوری اسلامی ایران کرده و هربار با مقابله نیروهای مسلح کشورمان مواجه می‌شوند.

پهپاد Scan Eagle در ابتدا یک هواپیمای بدون سرنشین کوچک و کم هزینه بود که توسط شرکت «اینسیتو» که یکی از شرکت‌های تابعه بوئینگ است، ساخته شد.

 

 

این هواپیما در ابتدا برای صنعت ماهیگیری و نظارت بر مناطق دریایی در هنگام ماهیگیری استفاده می‌شد اما بعدها تکنولوژی و قابلیت‌های آن بسیار افزایش یافت و امروز گونه‌های متفاوت آن برای تفنگداران دریایی آمریکا هزاران ساعت مأموریت را در عراق و مکان‌های دیگر انجام  داده‌اند.

ارتقای تکنولوژی اسکن ایگل از سوی شرکت بوئینگ آنقدر افزایش یافت که از آن به عنوان یک هواپیمای بدون سرنشین قابل حمل برای نظارت و کنترل مستقل در شرایط جنگی نیز استفاده شد و از ماه اوت 2004 برای جنگ عراق در اختیار ارتش آمریکا قرار گرفت.

 

درحال حاضر اسکن ایگل مجهز به یک دوربین الکترو اپتیکال، یک دوربین مادون قرمز و یک برجک ثابت سبک وزن با دامنه ارتباطات بیش از 100 کیلومتر و استقامت پرواز تا بیش از 20 ساعت است.

 

این هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی آمریکا، بسیار کوچک و غیرمسلح بوده و توسط نیروهای عملیات ویژه استفاده می‌شود.

این پهپاد با 1.19 متر طول و 3.05 متر عرض (دو سر بال) و 18 کیلوگرم وزن برای پرواز نیاز به باند ندارد و در عوض با یک سامانه هوای فشرده به بالا پرتاب می‌شود و برای فرود هم یک جرثقیل با طناب و قلاب آن را در میان هوا می‌گیرد که تفنگداران دریایی آن را از روی ناوهای خود به پرواز در می‌آورند.

 

 

پهپاد اسکن ایگل با سرعت 120 کیلومتر بر ساعت و سقف پروازی 16000 پا می تواند بیش از 20 ساعت استقامت پروازی داشته باشد.

در ماه گذشته نیز یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی از نوع پریدیتور پس از تجاوز به حریم هوایی ایران در خلیج فارس، با واکنش سریع جنگنده‌های سپاه پاسداران روبرو و پس از شلیک جنگنده های سپاه به سمت آن، مجبور به ترک منطقه شد.

تجهیز سپاه به رادارهای کشف و شناسایی دقیق و رصد لحظه‌ای تحرکات و اقدامات نیروهای فرامنطقه‌ای و آمریکایی در منطقه خلیج فارس باعث شد این بار نیز پهپاد آمریکایی به محض ورود به مرزهای جمهوری اسلامی، شکار شود.

بنا بر این گزارش، چندی پیش جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی با ارسال نامه‌ای به سازمان ملل، ضمن محکوم کردن تجاوز پهپادهای آمریکایی به آسمان کشورمان، خواهان جلوگیری از این اقدامات شده بود.

 

 


91/9/17::: 11:1 ص
نظر()
  
  

 

مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان می‌برند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد می‌زند و خدا و پیغمبر را به شهادت می‌گیرد که والله، بالله من زنده‌ام! چطورمی‌خواهید مرا به خاک بسپارید؟ اما چند ملا که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال و احوال او رو به مردم کرده ومی‌گویند: پدرسوخته ی ملعون دروغ می‌‌گوید. مُرده.مسافر حیرت زده حکایت را پرسید. گفتند: این مرد فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پیش که به سفر رفته بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند که ُمرده و قاضی نیز به مرگ او گواهی داد. پس یکی از مقدسین شهر زنش را گرفت و یکی دیگر اموالش را تصاحب کرد. حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حیات می کند. حال آنکه ادعای مردی فاسق در برابر گواهی چهار عادل خداشناس مسموع و مقبول نمی‌افتد. این است که به حکم قاضی به قبرستانش می‌بریم، زیرا که دفن میّت واجب است و معطل نهادن جنازه شرعا جایزنیست.

 

   
   Inline images 1 
برگرفته از کتاب  کوچه احمدشاملو  -
  

 

 


  
  

آیا می دانید شیطان به رسول خدا (ص) گفت که طاقت دیدن و تحمل این شش خصلت امت پیامبر اکرم (ص) را ندارد؟

 
 
و آن شش خصلت عبارتند از :
1 هنگامیکه به هم می رسند سلام می کنند.
2 با هم مصافحه می کنند.
3 برای هر کاری که می خواهند انجام دهند ان شاالله می گویند.
4 از گناه استغفار می کنند.
5 تا نام حضرت محمد (ص) را می شنوند صلوات می فرستند.
6 ابتدای هرکاری بسم الله الرحمن الرحیم می گویند.
 


91/9/16::: 11:41 ع
نظر()
  
  

 آب را گل نکنید، شاید از دور علمدار حسین، مشک طفلان بر دوش، 

زخم و خون بر اندام، می‌رسد تا که از این آب روان، پر کند مشک تهی، 
ببرد جرعه‌ی آبی برساند به حرم، تا علی اصغر بی شیر رباب، 
نفسش تازه شود، و بخوابد آرام... 
آب را گل نکنید، که عزیزان حسین، همگی خیره به راهند که ساقی آید، 
و به انگشت کرم گره کور عطش بگشاید... 
آب را گل نکنید، که در این نزدیکی، عابدی تشنه لب و بیمار است، در تب وگریه اسیر... 
آب را گل نکنید که بود مهریه‌ی مادرشان، نه همین آب، 
که هر جای دگر رود و نهری جاریست، مهر زهرای بتول است، 
ازاین است که من میگویم : آب را گل نکنید ، آب را گل نکنید...

 


91/9/16::: 11:33 ع
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم ((اذا جاء نصرالله والفتح)) این بار و در آستانه ماه محرم و ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان دست پلید شیطان ازآستین فرزند نامشروعش بیرون آمد و جنایات بی شرمانه صهیونیسم و سکوت مرتجعان عرب و آمریکای خونخوار، دنیای بشریت را درحیرت حمله به مردم بی دفاع و مظلوم فلسطین فروبرد. بدون شک این اقدامات وحشیانه ، نشان داد شیطان صفت ها برای فرار از اضمحلال و نابودی دست به چنین اقدامات دیوانه وار زدند. اما مردم بی دفاع وکودکان بی گناه غزه به تاسی ازسید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین و با کمک خداوند متعال وعنایات حضرت ولی عصر(عج) درمقابل یزیدیان و حامیان گرگ منش اوایستادند و مقاومت کردند ولی ازسوی دیگرجهان امروز در ماتم سکوت غمبار سران مدعی حمایت ازحقوق بشر و سازمان های بین المللی پرطمطراق دربرابر جنایات وحشیانه و بی رحمانه ارتش غاصب اسرائیل به مردم مسلمان ومظلوم فلسطین بود.اما فرزندان رشید اسلام این بار خاطره پیروزی جنگ های 33 روزه و22روزه رادرجنگ 8روزه تکرارکردند و دشمن را ازاعمال کثیف خود پشیمان ساختند و ثابت کردند که وعده خداوند در یاری رزمندگان امری حقیقی ودست یافتنی است ودراین شرایط حساس جهانی روسیاهی برای آنانی بود که راه سکوت رادرپیش گرفتند اما ملت ایران همانند گذشته واین بار با توان جدیدی به مسلمانان ومردم بی دفاع غزه کمک کرد و از اینکه توانست گامی در جهت نابودی کفر و استکبار بردارد هیچ عبایی نداشت وازامروز نیز هرکس فکر جنگ با ملت مظلوم فلسطین را در سر بپروراند، مردم ایران باحمایت از فلسطین درمقابل صف کشی های آنان می ایستد و مقاومت می کند که ان تنصروالله ینصرکم ویثبت اقدامکم. ما دانشجویان بسیجی دانشگاه اصفهان،ضمن محکوم کردن این جنایات هولناک ،اعلام میداریم همانطورکه خداوند متعال یزیدیان را به وسیله بهترین و پاک ترین انسان های عالم به سزای اعمالشان رساند،صهیونیست ها وسگ نگهبانش آمریکا و برخی ازسران عرب را نیز با مقاومت امت اسلام به سزای اعمال کثیفشان رساند وبه صهیونیست ها،آمریکا وحامیانشان توصیه می کنیم که تاریخ و به خصوص تاریخ اسلام را مطالعه کنند وعبرت بگیرند قبل ازآنکه عبرت داده شوند. واز جامعه بین المللی و به خصوص سازمان ملل متحد و شورای امنیت می خواهیم تا با اتخاذ مواضع روشن وصریح طبق موازین و کنوانسیون های بین المللی باعاملان این جنایات کثیف که بی شک صهیونیست وحامیانش می باشند برخورد کنند تا بار دیگر شاهد اینگونه اقدامات وحشیانه ازسوی دشمنان اسلام نباشیم و در پایان باید براین نکته تاکید کنیم که طبق وعده الهی باطل پایدارنخواهد بود وحق پیروز نهایی است.ادبیات و رفتارهای زورگویانه در جهانی که موج بیداری اسلامی درحال در نوردیدن کاخ های ستم وتوحید گریزاست محکوم به فناست و رژیم جعلی صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ((ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا)) والسلام علی عبادالله الصالحین آذرماه91 شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان


  
  

خواب دیدم مرده ام ،خواب دیدم خسته و افسرده ام .

روی من خروارها از خاک بود ، وای قبر من چه وحشتناک بود.

تا میان گوررفتم دل گرفت ، قبرکن سنگ لحد را گل گرفت.

بالش زیرسرم ازسنگ بود، غرق وحشت ، سوت و کورو تنگ بود.

ترس بود و وحشت تنها شدن ، پیش درگاه خدا رسوا شدن .

هرکه آمد پیش حرفی راند و رفت ، سوره حمدی برایم خواند و رفت.

ناله می کردم ولیکن بی جواب ، تشنه بودم درپی یک جرعه آب.

آمدند ازراه نزدم دو ملک ، تیره شد در پیش چشمانم فلک.

یک ملک گفتا بگو نام توچیست؟ آن یکی فریاد زد رب تو کیست؟

ای گنهکارسیه دل بسته پر، نام اربابان خود یک یک ببر.

گفتنم عمرخودت کردی تباه ، نامه اعمال تو گشته سیاه.

ما که ماموران حق داوریم ، تا تو را سوی جهنم میبریم.

نا امید ازهرکجا و دل فکار، می کشیدندم به خفت سوی نار.

ناگهان الطاف حق آغاز شد ، ازجنان درهای رحمت بازشد.

مردی آمد ازتبارآسمان ، نور پیشانیش فوق کهکشان .

صورتش خورشید بود و غرق نور، جام چشمانش پر از شرب طهور.

گیسوانش شط پرجوش و خروش ، دررکابش قدسیان حلقه به گوش .

لب که نه سرچشمه آب حیات ، بین دستانش کائنات و ممکنات .

برسرش دستمال سبزی بسته بود، بردلم مهرش عجب بنشسته بود.

که به زیبایی او گل می رسید ؟ پیش او یوسف خجالت می کشید.

درقدوم آن نگارمه جبین ، ازجلال حضرت حق آفرین ، دوملک سررا به زیرانداختند.

غرق حیرت داشتم این زمزمه ، آمده نزدم حسین فاطمه؟

صاحب روز قیامت آمده ، گوئیا بهر شفاعت آمده .

سوی من آمد مرا شرمنده کرد، مهربانانه به رویم خنده کرد.

گفت آزادش کنید این بنده را ، خانه آبادش کنید این بنده را

اینکه اینجا اینچنین تنها شده ، کام او با تربت من وا شده.

مادرش اورا به عشقم زاده است ، گریه کرده ، بعد شیرش داده است .

اینکه می بینید درشوراست و شین ، ذکر لالائیش بوده یا حسین.

خویش را درسوز عشقم آب کرد، عکس من را بردل خود قاب کرد.

بارها برمن محبت کرده است ، سینه اش را وقف هیئت کرده است .

سینه چاک آل زهرا بوده است ، چای ریز مجلس ما بوده است

اینکه درپیش شما گردیده بد ، جسم و جانش بوی روضه می دهد.

پرچم من را به دوشش می کشید ، پا برهنه در عزایم می دوید.

اسم من رازو نیازش بوده است، تربتم مهر نمازش بوده است

اقتدا برخواهرم زینب نمود، گاه می شد صورتش بهرم کبود

حرمت من را به دنیا پاس داشت ، ارتباطی تنگ با عباس داشت

نذر عباسم به تن کرده کفن ، روز تاسوعا شده سقای من

تا که دنیا بوده از من دم زده ، او غذای روضه ام را هم زده.

بارها لعن امیه کرده است ، خویش را نذر رقیه کرده است.

گریه کرده چون برای اکبرم ، با خود، اورا نزد زهرامی برم.

هرچه باشد او برایم بنده است ، او بسوزد صاحبش شرمنده است .

درمرامم نیست او تنها شود، باعث خوشحالی اعدا ءشود.

درقیامت عطر و بویش میدهم ، پیش مردم آبرویش می دهم.

باز بالاتربه روز سرنوشت ، می شود همسایه من دربهشت.

آری آری هرکه پا بست من است ، نامه اعمال او دست من است .

—————————
قـیامت بـی حـسین غوغـا ندارد شـفاعـت بی حـسین معـنا ندارد

حـسینی باش تا درمـحـشر نگویند چرا پرونده ات امـضاء ندارد


  
  

حضرت معصومه سلام الله علیها در خاندانى که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقى بودند، نشو و نما یافت. پس از آن که پدر بزرگوار آن بانوى گرامى به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام یعنى حضرت رضا علیه السلام عهده‌دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز متکفل گردید. در اثر توجهات زیاد آن حضرت هر یک از فرزندان امام کاظم علیه السلام به مقامى شامخ دست یافتند و زبانزد عام و خاص گشتند. ابن صباغ مالکى در این باره گوید: "هر یک از فرزندان ابى الحسن موسى معروف به کاظم فضیلتى مشهور دارد."(1) نیز اربلى در این زمینه مى‌نویسد: "براى هر یک از فرزندان ابى الحسن موسى علیه السلام فضیلت و منقبتى معروف وجود دارد."(2)

آنچه مسلم است این که در میان فرزندان امام کاظم علیه السلام بعد از حضرت رضا علیه السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها از نظر علمى و اخلاقى، والا مقام‌ترین آنان است. این حقیقت از اسامى و القاب و تعریف‌ها و توصیفاتى که ائمه اطهار علیهم السلام از وى نموده‌اند، هویداست. و با توجه به این حقیقت که ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انفکاکى میان تهذیب نفس و طى مدارج اخلاقى و عرفانى و حصول علوم اصیل الهى و حکمت وجود دارد، مى‌توان به رتبه و مقام علمى غیرقابل توصیف حضرت معصومه سلام الله علیها پى برد و به این نکته واقف گشت که ایشان نیز چون حضرت زینب سلام الله علیها عالمه غیر معلمه بود.(3)

آنچه سخن فوق را تایید مى‌کند، روایت صالح بن عرندس حلى، عالم بزرگوار شیعى قرن نهم در کتاب "کشف اللئالى"(4) است. وى گوید: روزى جمعى از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام و پرسیدن سوالاتى از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم علیه السلام در مسافرت بود، سوالات خود را به حضرت معصومه که در آن هنگام کودکى خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فرداى آن روز براى بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند، لیکن هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدى خدمت امام برسند. غافل از این که حضرت معصومه جواب پرسش‌ها را نگاشته است. وقتى پاسخ‌ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزارى فراوان شهر مدینه را ترک گفتند. از قضاى روزگار در بین راه با امام موسى بن جعفر علیه السلام مواجه شده، ماجراى خویش را باز گفتند. چون امام پاسخ سوالات را مطالعه کرد، سه بار فرمود: "فداها ابوها" (5)؛ پدرش فدایش.

 

روایات حضرت معصومه سلام الله علیها

فاطمه معصومه سلام الله علیها از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشان آل محمد صلی الله علیه و آله است. ایشان از پدر گرامى خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعى از خاندان جلیل القدرش احادیثى نقل کرده که قابل قبول علماى شیعى و سنى است.(6)

متاسفانه نگارنده به بیش از پنج روایت از این بانوى گرامى دست پیدا نکرد:

1 ـ ابوالخیر شمس الدین محمد بن محمد بن جزرى شافعى (م 833) در کتاب "اسنى المطالب فى منافب سیدنا على بن ابى طالب"(7) سخن حضرت فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را آورده است:

"... آیا فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را در روز غدیر به فراموشى سپرده‌اید که فرمود: هر که من مولاى اویم، پس على مولاى اوست... و سخن دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله را؛ تو (اى على!) نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى علیه السلام هستى؟!" (8)

در سند روایات فوق این اشخاص وجود دارند: بکر بن احمد قصرى، فاطمه دختر امام رضا علیه السلام، فاطمه (معصومه) و زینب و ام‌کلثوم دختران امام کاظم علیه السلام، فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام، فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام، ام کلثوم دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها و کسانى که پیش از بکربن احمد در این سلسله هستند.

2 ـ در روایت دیگرى نظیر روایت فوق از لسان مبارک رسول الله صلی الله علیه و آله آمده است: "من کنت مولاه فعلى مولاه"(9) ؛ هر که من مولا و رهبر او هستم، على رهبر و مولاى اوست.

در سند این روایت اشخاص ذیل وجود دارند: فاطمه دختر گرامى امام رضا علیه السلام، زینب و ام‌کلثوم و فاطمه دختران گرامى امام کاظم علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام صادق علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام باقر علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام سجاد علیه السلام، فاطمه و سکینه دختران گرامى امام حسین علیه السلام، ام‌کلثوم دختر گرامى حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت فاطمه سلام الله علیها.

3 ـ روایت دیگر را ابى محمدبن احمد بن على قمى در کتاب "المسلسلات"(10) خویش این گونه ذکر مى‌نماید: از محمدبن على بن الحسین از احمد بن زیاد بن جعفر از ابوالقاسم جعفر بن محمد علوى عریضى از ابوعبدالله احمدبن محمد بن خلیل از على بن محمد بن جعفر اهوازى از بکر بن احنف از فاطمه دختر على بن موسى علیه السلام از فاطمه (معصومه) و زینب و ام‌کلثوم دختران موسى بن جعفر علیه‌السلام از فاطمه و سکینه دختران حسین بن على علیه السلام از ام کلثوم دختر على علیه السلام از فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که مى‌فرمود:

وقتى در شب معراج به آسمان برده شدم، داخل بهشت گردیده، قصرى از مروارید سفید و درخشان مشاهده کردم. درى داشت که بر آن پرده‌اى آویزان و با تزیین به مروارید و یاقوت درخشندگى پیدا کرده بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم بر آن در نوشته شده است: "لااله الاالله، محمد رسول الله، على ولى الله" و بر آن پرده: "خوشا، خوشا به مثل شیعه على" آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از عقیق سرخ بود و درى از نقره داشت که به وسیله زبرجد سبز درخشان شده بود. بر آن در، پرده‌اى بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم بر آن در نوشته شده است: "محمد رسول خداست. على جانشین مصطفى است." و بر آن پرده: "بشارت ده پیروان على را به حلال زادگى." آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از زمرد سبز بود. زیباتر از آن مشاهده نکرده بودم. درى از یاقوت سرخ داشت که با تزیین به مروارید رخشان شده بود. بر آن در پرده‌اى قرار داشت. وقتى سرم را بالا بردم، دیدم بر آن پرده نوشته شده است: "پیروان على، رستگارانند."

به دوستم جبرئیل گفتم: این قصر از آن کیست؟

گفت: محمد! از آنِ پسرعمو و جانشین تو على ابن ابى طالب است. در روز قیامت همه مردم برهنه پا و عریان محشور مى‌شوند مگر شیعیان على. و همگى به نام‌هاى مادرانشان فراخوانده مى‌شوند مگر پیروان على که به نام‌هاى پدرانشان خوانده مى‌شوند.

به دوستم جبرئیل گفتم: این براى چیست؟

گفت: زیرا آنان على را دوست داشتند، حلال زاده‌اند.(11)

4 ـ در روایت سوم از کتاب "امالى" از احمد بن حسین از حسن بن على سکرى از محمد بن زکریاى جوهرى از عباس بن بکار از حسن بن یزید از فاطمه (معصومه) دختر موسى بن جعفر علیه السلام از عمر بن على بن الحسین از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از اسماء دختر عمیس از صفیه دختر عبدالمطلب آمده است:

"وقتى حسین علیه السلام از مادرش متولد شد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: عمه! فرزندم را نزدم بیاور.

من عرض کردم: اى رسول خدا! او را پس از ولادت پاکیزه نکرده‌ایم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عمه! تو مى‌خواهى او را پاکیزه کنى؟! خداوند تبارک و تعالى او را پاکیزه و از آلودگى‌ها منزه کرده است." (12)

5 ـ حدیث دیگر را محمد غمارى شافعى در کتاب خویش بدین طریق نقل کرده است:

از فاطمه دختر حسین رضوى از فاطمه دختر محمد رضوى از فاطمه دختر ابراهیم رضوى از فاطمه دختر حسن رضوى از فاطمه دختر محمد موسوى از فاطمه دختر عبدالله علوى از فاطمه دختر حسن حسینى از فاطمه دختر ابى هاشم حسینى از فاطمه دختر محمدبن احمدبن موسى مبرقع از فاطمه دختر احمدبن موسى مبرقع از فاطمه دختر موسى مبرقع از فاطمه دختر امام رضا علیه السلام از فاطمه دختر امام موسى بن جعفر علیه السلام از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از زینب دختر امیرمومنان علیه السلام از فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله.

در این روایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‌فرماید: "آگاه باشید، هر کس با دوستى آل محمد بمیرد، شهید مرده است!"

روایت مزبور به حدیث "فاطمیات" مشهور است. چون جز دو تن از کسانى که در سلسله آن وجود دارند، بقیه "فاطمه" نام دارند.(13)

 

پى‌نوشت‌ها:

1 ـ الفصول المهمه، ص 240.

2 ـ کشف الغمه، ج 3، ص 30.

3 ـ توجه به این مطلب که اخلاص در اعمال در طى یک دوره چهل روزه باعث جارى گشتن چشمه‌هاى حکمت از قلب بر زبان مى شود، اذعان و اعتراف به حقیقت فوق را سهل مى‌نماید. چون حضرت معصومه سلام الله علیها نه تنها چهل روز که در تمامى عمر شریفش مخلصانه عمل مى‌کرد.

4 ـ کشف اللئالى تاکنون به چاپ نرسیده و به صورت مخطوط در کتابخانه شوشترى‌هاى نجف اشرف وجود دارد. مرحوم میرجهانى نسخه‌اى از این کتاب را در کتابخانه شیخ محمدسماوى دیده است. (مهدى پور، کریمه اهل بیت، متن و پاورقى ص 62.)

5 ـ کریمه اهل‌بیت، ص 64 و 63. (با تصرف)

6 - فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 58 و 57 و اعلام النساء، ص 577.

7 ـ در کتاب اسنى المطالب پاره‌اى از روایاتى که در شان و منزلت امیرمومنان علیه السلام وارده گشته، گردآورى شده است. در این کتاب تنها احادیثى ذکر شده که در مصادر و کتب معروف و با سندهاى قوى و محکم بیان گردیده است. (امینى، مقدمه اسنى المطالب، ص 32).

8 ـ ص 51 ـ 49. این کتاب توسط محمدهادى امینى تحقیق شده است. نیز بنگرید به الغدیر، ج 1، ص 197.

9 ـ احقاق الحق، ج 6، ص 282، به نقل از مسند فاطمه معصومه، ص 61.

10 ـ ص 108. این کتاب در ضمن مجموعه‌اى از آثار مولف در یک مجلد به سال 1369 ه" . در تهران به چاپ رسیده است.

11 ـ بحارالانوار، ج 65، ص 77 و 76، فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 60 و 59.

12 ـ فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 61.

13 ـ رازى، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 17 و 16.

 


  
  


برخی از ویژگی‏های مورد انتظار از مؤمنان در کلام امام صادق (ع)

امام صادق علیه السلام در مدت 34 سال امامت پربرکت خویش نقش شایسته ای در گسترش فرهنگ حیاتبخش اسلام انجام داد .آن حضرت با استفاده از فرصت بدست آمده در عصر خویش (درگیری و نزاع میان بنی امیه و بنی عباس) وسیعترین دانشگاه اسلامی را پی ریزی نمود; در دانشگاه آن حضرت حدود چهار هزار نفر شاگرد پرورش یافتند که برخی از آنان از رهبران فکری تشیع به شمار می آیند . هشام بن حکم، عبد الله بن ابی جعفر، هشام بن سالم، محمد بن مسلم، مفضل بن عمر و جابر بن حیان از آن جمله اند .

رهنمودهای راهگشای آن حضرت در زمینه های سلوک فردی و اجتماعی، معاشرت با دیگران، برخورد با نسل نو و جوانان، مسائل حقوقی، آداب ازدواج، موضعگیری در مقابل حکومت ها و سیاستمداران زمان، آموزه های علمی، تربیتی، پزشکی و ده ها موضوع دیگر، زینت بخش صفحات زندگی آن حضرت و برگ زرینی در تاریخ شیعه می باشد . در این نوشتار گزیده ای از سخنان آن حضرترا در بیان ویژگی های مورد انتظار از شیعیان و مؤمنان حقیقی گرد آورده و به علاقمندان حضرتش تقدیم می داریم . بدیهی است که این ها همه ویژگی ها و صفات پیروان اهل بیت علیهم السلام نیست و بیان همه آن ها نیازمند یک کتاب مستقل می باشد .

استقامت و پایداری 

بدون تردید پشتکار و پایداری در راه هدف، از عوامل پیروزی و توفیق انسان به شمار می رود . کسانی در زندگی به خواسته ها وآرزوهای خود نائل گشته اند که در راه آن نهایت تلاش و استقامت را نموده اند . امام صادق علیه السلام یکی از مهم ترین نشانه هایشیعه را استقامت در راه حق می داند و رسیدن به سعادت حقیقی را در گرو این خصیصه پسندیده قلمداد می کند و می فرماید: «لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکة ولاظلهم الغمام ولاشرقوا نهارا ولاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم، ولما سالوا الله شیئا الا اعطاهم(3) ; اگر شیعیان ما در راه حق استقامت ورزند فرشتگان آسمان با آنان دست می دهند، ابرها [ی رحمت] بر سر آنان سایه می افکنند و سیمایشان همانند روز روشن می درخشد و از زمین و آسمان روزی می خورند و هیچ خواسته ای از خداوند نخواهند داشت مگر اینکه خدای متعال به آنان عطا می کند .»

عظمت نفس و دوری از ذلت

شخصیت هرکس در گرو عزت نفس اوست . انسان به عزت نفس و تکریم شخصیت از همه چیز حتی از آب و غذا بیشتر نیازمند است، چرا که رنج گرسنگی و تشنگی برطرف می شود اما تحقیر شخصیت و آزردگی روح و روان به این سادگی رفع نمی شود و چه بسا که تا آخر عمر انسان را بیازارد . خداوند متعال انسان را عزیز آفریده و هیچگاه به او اجازه تحقیر دیگران و یا شخصیت خویش را نداده است . این سخن در مورد پیروان مکتب تشیع از اهمیت ویژه ای برخوردار است . آنان طبق رهنمود امام صادق علیه السلام هیچگاه نباید خود را ذلیل کنند، بلکه باید از کارهای تحقیرآمیز و ذلت آور اجتناب نمایند . آن حضرت شیعیان را از کسالت، تنبلی، دست درازی به سوی دیگران، طمع کاری، زیاده طلبی و سایر امور ذلت آور مبرا می داند و می فرماید: «شیعتنا لا یهرون هریر الکلب ولا یطمعون طمع الغراب . . . ولا یسالون لنا مبغضا ولو ماتوا جوعا (4) ; شیعیان ما [از فرط ذلت] همانند سگ زوزه نمی کشند و مانند کلاغ طمع نمی کنند . . . آنان هیچگاه به سوی دشمنان ما دست [ذلت] دراز نمی کنند گرچه از گرسنگی بمیرند .»

خداوند متعال نیز تن دادن به کارهای ذلت آور را از صفات منافقین شمرده و عزت را منحصر به ذات خویش می داند: «بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزة فان العزة لله جمیعا» (5) ; «به منافقان بشارت ده که عذاب دردناکی در انتظار آن هاست . همان ها که کافران را بجای مؤمنان دوست خود انتخاب می کنند . آیا عزت [و آبرو] را نزد آنان می جویند با اینکه همه عزت ها از آن خداست؟»

زهد و ساده زیستی 

از آنجا که دلبستگی به دنیا و تعلقات آن مانع رسیدن به کمال حقیقی است، نیک مردان الهی همیشه زهد و قناعت را در متنبرنامه خود دارند و ساده زیستی، بی پیرایگی و پرهیز از جلوه های دنیوی و دل نبستن به مظاهر دنیا و زرق و برق آن از شاخص ترین ویژگی های آنان است . مطمئنا آنان این شیوه پسندیده را از زندگی پیامبران، اولیاء الهی و عالمان عارف آموخته اند . پیروان حقیقی اهل بیت علیهم السلام خصلت زیبای زهد و ساده زیستی را از آن گرامیان آموخته و این سخن گهربار امام صادق علیه السلام را همیشه آویزه گوش خود دارند که فرمود: "ان احببت ان تجاور الجلیل فی داره وتسکن الفردوس فی جواره فلتهن علیک الدنیا واجعل الموت نصب عینک ولا تدخر شیئا لغد واعلم ان لک ما قدمت وعلیک ما اخرت (6) ; اگر دوست داری که در درگاه الهی با خداوند متعال همنشین شوی و در بهشت در جوار حضرت باریتعالی مسکن گزینی، باید دنیا [و مظاهر آن] در نظر تو خوار باشد و مرگ را همیشه نصب العین خود قرار بده و برای خود چیزی ذخیره نکن و بدان آنچه قبلا [از اعمال صالح ] تقدیم داشته ای به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهای نیک که انجام آن را به تاخیر انداخته ای ضرر خواهی کرد." 

پی نوشت ها:

1) کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 2، ص 154 .

 2) رجال نجاشی، ص 39 .

 3) تحف العقول، ص 302 .

4) همان، ص 303; از آنجایی که هریر به معنای پارس کردن سگ به روی میهمان نیز آمده است، می توان از این حدیث صفت دیگری را برای شیعیان برشمرد و آن پرخاش نکردن و عصبانی نشدن در معاشرت هاست .

5) نساء/138 و 139 .

6) تحف العقول، ص 304 .

 


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >