سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشت در دشت هموار می روید و نه درسنگلاخ ؛ همین گونه حکمت در دل فروتن آباد و بارور می شود، نه در دل متکبّر سرکش . [امام کاظم علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :20
بازدید دیروز :31
کل بازدید :149116
تعداد کل یاداشته ها : 85
103/9/5
7:23 ص
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
فاطر[79]
یا علی رفتم بقیع اما چه سود! هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود! یا علی قبر پرستویت کجاست؟ آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟ هر چه باشد من نمک پرورده ام دل به عشق فاطمه خوش کرده ام حج من بی فاطمه بی حاصل است فاطمه حلال صدها مشکل است من طواف سنگ کردم، دل کجاست؟ راه ها پیموده ام، منزل کجاست؟ کعبه ی بی فاطمه مشتی گل است قبر زهرا کعبه اهل دل است

خبر مایه

میتوانیداز لینک زیر کتاب خطابه غدیر را دانلود کنید.

http://www.ghadirekhom.com/uploads/khatabeghadir_pdf_ebook.pdf




  
  
تهنیت و تبریک گفتن

حضرت رضا علیه السلام فرماید: روز غدیر، روز تهنیت گفتن است. به یکدیگر تهنیت باید گفت. پس اگر مؤمنی برادر دینی خویش را ملاقات کرد بگوید حمد وسپاس خدای را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمؤمنین و امامان علیهم السلام چنگ زده‌اند. (اقبال الاعمال 2/ 261)
دست دادن
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: وقتی در غدیر یک دیگر را ملاقات کردید با سلام به هم دست دهید. (وسائل الشیعه 10/445)

تبسّم و اظهار شادی
حضرت رضا علیه السلام فرماید: روز غدیر، روز تبسّم در روی مؤمنان است. هر که روز غدیر در روی برادر دینی خود تبسّم کند خدای در روز قیامت نظر رحمت به سوی او افکند و هزار حاجتش را بر آورده سازد و در بهشت قصری از دُرّ سفید برایش بنا کند و صورتش را زیبا سازد. (اقبال الاعمال 2/261)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: شادمانی را در میانتان و شادی را در ملاقاتتان آشکار کنید. (اقبال الاعمال 2/259)


پوشیدن لباسهای فاخر و زینت دادن

حضرت رضا علیه السلام: و روز غدیر روز پو شیدن لباس وکندن سیاه است . . . وآن روز روز زینت دادن است. هر که برای روز غدیر زینت کند خدای همه‌ی گناهان کوچک و بزرگش را بیامرزد و فرشتگانی به سویش فرستد در حالی که حسنات او را می نویسد وتا عید غدیر سال آینده بر درجات او می افزایند و اگر بمیرد شهید بمیرد واگر زنده باشد با سعادت زندگی کند. (اقبال الاعمال 2/262)


طعام دادن

حضرت رضا علیه السلام فرماید: ... و هر که مؤمنی را در روز غدیر طعام دهد مانند کسی است که همه پیامبران و صدیقان را طعام داده است. (اقبال الاعمال 2/262)
دید و بازدید
حضرت رضا علیه السلام فرماید: ... و هر که در روز غدیر مؤمنی را دیدار کند، خدای هفتاد نور در قبرش وارد کند و قبرش را گشاده سازد. و هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کند وبهشت را به او بشارت دهند.( اقبال الاعمال 2/262)


توسعه دادن

حضرت رضا علیه السلام فرماید: و روز غدیر روزی است که خدا فزونی دهد در مال و دارایی کسی که در آن روز عبادت کند و بر خانواده و خوشتن و برادران ایمانی اش توسعه دهد.( اقبال الاعمال 2/261)

هدیه دادن
فیاض بن محمّد بن عمر طوسی گوید: در روز غدیر ابو الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام را دیدم که نزد خود جمعی از دوستانش را برای صرف افطار نگاه داشته بود، و به خانه های آنان نیز طعام، هدایا ولباس - حتی انگشتری و پای پوش - فرستاده بود، و سرو وضع دوستان و اطرافیان خود را تغییر داده بود. در آن روز با وسایل پذیرایی تازه – غیر از آنچه در دیگر روزها در خانه‌ی آن حضرت استفاده می شد – از آنان پذیرایی می کردند. و حضرتش فضیلت و سابقه‌ی کهن آن روز را بیان می فرمود. ( اقبال الاعمال 2/254)


افطاری دادن

روز غدیر روز افطاری دادن به روزه داران است. هرکه در روز غدیر روزه دار مؤمنی را افطاری دهد همانند کسی باشد که ده فـئام را افطاری داده است آن گاه فرمود: آیا دانی که فـئام چیست؟ راوی گفت: نه. آن گاه فرمود: صد هزار نفر است. (اقبال الاعمال 2/261)


یاری دادن

هر که در روز غدیر برادرش را بدون در خواست کمک یاری دهد و از روی رغبت به او نیکی کند او را پاداش کسی باشد که در این روز روزه داری کند وشبش را به عبادت گذراند. (وسائل الشیعه 10/ 445)


نیکی کردن

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: به یکدیگر نیکی کنید که خدای دوستی بین شما را پایدار سازد... و نیکی کردن در روز غدیر موجب افزایش مال و عمر می‌شود. ( اقبال الاعمال 2/259)

حمد الهی

رسول الله صلّی الله علیه وآله فرمود: یکی از سنتها آن است که مؤمن در روز غدیر صد بار بگوید: اَلحَمدُلله الَذی جَعَلَ کمالَ دینِهِ‌ و تَمامَ نِعمَتِهِ‌ بِوِلایهِ اَمیرِالمُؤمنین عَلی بن اَبی طالبٍ علیه‌السلام - حمد وسپاس خدای راست که کمال دین وتمام نعمتش را به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام قرارداد. (بحار الانوار 98/321)


صلوات وبرائت

حسن بن راشد گوید: به حضرت صادق علیه السلام گفتم: فدایت شوم، برای مسلمانان بجز دو عید [ غدیر و قربان ] عید دیگری هست؟ فرمود آری ای حسن، عیدی است از آن دو بزرگتر و شریفتر.گفتم: آن عید کدام روز است؟ فرمود: روز نصب امیر المؤمنین- صلوات الله وسلامه علیه- به پیشوایی مردم. گفتم: فدایت شوم، کدام عمل شایسته آن روز است؟ فرمود: روزه داری کن ای حسن. و بر محمد وآلش بسیار صلوات فرست. و به سوی خدا از ستم کنندگان بر آنان بیزاری جوی.(الکافی 4/148و149)
حضرت رضا علیه السلام فرمود: روز غدیر... روز بسیار صلوات فرستادن بر محمّد وآل محمّد است. (اقبال الاعمال 2/261)


عقد اخوت و برادری

به گواهی علامه محدث میرزا حسین نوری (1320 ق) از کتاب زادالفردوس نقل می‌کند: سزاوار است در این روز برادران دینی با یک دیگر عقد اخوّت بندند و کیفیت آن این گونه است که یکی دست راست خود را در دست راست دیگری بگذارد و بگوید: برادر شدم با تو در راه خدا و در برادری با تو اخلاص ورزیدم و دست دادم با تو در راه خدا و پیمان بستم با خدا و فرشتگانش و کتابهایش و رسولانش و پیامبرانش وامامان معصوم علیهم السلام که اگر از بهشتیان واهل شفاعت باشم واجازه یابم که وارد بهشت شوم داخل نشوم مگر آن که تو نیز با من باشی. و دیگری بگوید: پذیرفتم. آن گاه هر یک به دیگری بگوید: ساقط کردم از تو همه ی حقوق اخوّت را جز شفاعت و دعا و زیارت. (مستدرک الوسائل 6/279)


نماز روز غدیر

نماز روز غدیر به دستور حضرت صادق علیه السلام این گونه است که نیم ساعت پیش از زوال (ظهر شرعی) غسل کند و حاجتهای خود را از خدا بخواهد آن گاه دو رکعت نماز بخواند، و در هر رکعت بعد از سوره‌ی حمد به ترتیب هر یک از سوره‌ی توحید و آیه‌الکرسی وسوره‌ی قدر را ده مرتبه قرائت‌کند. آن حضرت فرمود: هر که این نماز را بخواند، خدای هر نیاز دنیوی و اخروی او را بر آورده سازد. (التذهیب 3/143)


روزه‌داری

حضرت صاق علیه السلام فرمود: روزه‌ی روز غدیر خم برابر است با روزه ی عمر دنیا. چنانچه انسانی عمر دنیا بیابد و به همان اندازه نیز روزه بدارد روزه ی این روز برابر باشد با ثواب آن. و روزه ی این روز در هر سال نزد خدای عزّ و جلّ برابر است با صد حجّ و صد عمره ی درست ومقبول. و این روز بزرگترین عید خداست.( التذهیب 3/143)
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: چون بنده ی مخلص در روزه داری روز غدیر اخلاص ورزد همه‌ی روزهای دنیا از هماوردی آن روز نا توان باشد. (اقبال الاعمال 2/259)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: پیامبران به اوصیاء خود فرمان دادند که روزه بدارند آن روزی که وصی در آن روز تعیین می شود در حالی که آن روز را عید هم می‌گرفتند. هر که آن روز را روزه بگیرد از عمل شصت سال برتر خواهد بود. (الخصال 264)

برگفته از کتاب «آداب غدیر» تهیه و تنظیم توسط خانه کودک

  
  




دستی افشان، تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد،

هر قطره شود خورشید

باشد که به صد سوزن نور، شب ما را بکند روزن روزن.

ما بی تاب، و نیایش بی رنگ.

از مهر لبخندی کن، بنشان بر لب ما

باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.

ما هسته پنهان تماشاییم.

ز تجلی ابری کن، بفرست،‌که ببارد بر سر ما

باشد که به شوری بشکافیم، باشد که ببالیم و

به خورشید تو پیوندیم.

ما جنگل انبوه دگرگونی.

از آتش همرنگی صد اخگر برگیر، بر هم تاب، ‌برهم پیچ:

شلاقی کن،‌و بزن بر تن ما

باشد که ز خاکستر ما، در ما، جنگل یکرنگی بدر آرد سر.

چشمان بسپردیم، خوابی لانه گرفت.

نم زن بر چهره ما

باشد که شکوفا گردد زنبق چشم، و شود سیراب

از تابش تو، و فرو افتد.

بینایی ره گم کرد.

یاری کن، و گره زن نگه ما و خودت با هم

باشد که تراود در ما، همه تو.

ما چنگیم: هر تار از ما دردی، سودایی.

زخمه کن از آرامش نامیرا، ما را بنواز

باشد که تهی گردیم، آکنده شویم از والا « نت » خاموشی.

آیینه شدیم، ترسیدیم از هر نقش.

خود را در ما بفکن.

باشد که فرا گیرد هستی ما را، و دگر نقشی ننشیند در ما.

هر سو مرز، هر سو نام.

رشته کن از بی شکلی گذران از مروارید زمان و مکان

باشد که بهم پیوندد همه چیز، باشد که نماند

مرز،‌که نماند نام.

ای دور از دست! پر تنهایی خسته است.

گه گاه، شوری بوزان

باشد که شیار پریدن در تو شود خاموش.


89/8/18::: 12:18 ص
نظر()
  
  


عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می‎کنند و به دعا و نیایش می ‎پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می‎گردند و وجه تسمیه آن را چنین گفته ‎اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می ‎آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته‎اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‎کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می ‎دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. (1)حضرت آدم(ع) در عرفات فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ ؛ آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه‎پذیر مهربان است.

طبق روایت امام صادق علیه السلام، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:

ـ چرا گریه می‎کنی ای آدم؟

ـ چگونه می‎توانم گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.

ـ ای آدم به درگاه خدا توبه کن و به سوی او باز گرد.

ـ چگونه توبه کنم؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منا برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل به هنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:

سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک؛ خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می‎گویم.

لا الهَ الاّ اَنْتْ؛ جز تو خدایی نیست.

عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی ؛ کار بد کردم و به خود ظلم نمودم.

وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی؛ به گناه خود اعتراف می‎کنم، مرا ببخش.

اِنَّکَ اَنْتَ الغَفور الرّحیمْ؛ تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی.

آدم (ع) تا به هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‎ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت.

حضرت ابراهیم(ع) در عرفات
پیامبر اکرم در عرفات

دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع‎ترین سوره‎های قرآن است و دارای میثاق و پیمان‎های متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می‎باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم وشاگردانش تعلیم فرمود.

و بنا بر قول مشهور میان محدثان، پیامبر در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت: ... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی به سوی خدا باز می‎گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی می‎شود. من به شما توصیه می‎کنم هر کس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می‎کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانت‎های الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده‎اند.

... من در میان شما دو چیز به یادگار می‎گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی‎شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر این که آن را به طیب خاطر به دست آورده باشد.

صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین علیه السلامحضرت سیدالشهدا، امام حسین علیه السلام نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه‎های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن «کوه رحمت» نهادند و در سمت چپ کوه رو به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن به مناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:

1ـ شناخت خدا و صفات الهی.
2ـ شناخت خود یا خودشناسی.
3ـ شناخت جهان.
4ـ شناخت آخرت.
5ـ شناخت پیامبران.
6ـ خودسازی با صفات الهی.
7ـ پرورش نفس با کمالات الهی.
8ـ توبه و بازگشت به خدای مهربان.
9ـ دور کردن صفات نکوهیده از خود با تسبیح پروردگار.
10ـ فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.
11ـ شناخت و درخواست بهترین مسئلت‎ها.
12ـ تبدیل خودپرستی نفس به خداپرستی.
13ـ تبدیل خود برتربینی نفس به تواضع و فروتنی.
14ـ تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیرخواهی.
15ـ تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.

وقوف در مشعر،‌ رفتن به منی برای رمی جمرات و قربانی کردن برخی از اعمال دیگری است که زائران باید در روزهای آینده انجام دهند. طبق تقویم عربستان جمعه این هفته عید قربان است و در آن روز زائران از حالت احرام خارج خواهند شد.

در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم(ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم(ع) در برابر او می‎فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم)


  
  

در این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود.

 تعریف :
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید.
از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود.
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.
2. ذوالقعده؛ ماه حرام
ماه ذوالقعده (یا همان ذیقعده در تلفظ فارسی) اولین ماه از ماه های حرام است. ماه های حرام زمان هایی هستند که جنگ در آنها ممنوع بوده و احکام ویژه ای نیز از جهت شرعی و فقهی دارند.
اما استفاده اخلاقی و تربیتی که از این حکم می توان برد این است که: «اگر جنگ و نزاع میان مردمان در این ماه حرام شده است» حتما منازعه و محاربه با خداوند باید بیشتر مورد نفرت قرار گیرد. لذا شایسته است انسان مومن در این ماه ها بیشتر به فکر باشد تا اندیشه و اعضای او با گناه و معصیت، به مخالفت با خداوند برنخیزد.
3. مناسبت های دیگر این روز
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آنرا دوچندان نموده اند؛ از جمله:
· میلاد شیخ الانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام
· میلاد حضرت عیسی مسیح علیه السلام
· خروج رسول اکرم |(ص) از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا (سلام الله علیها) و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی می کردند.
· در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
4. اعمال شب و روز دحو الارض

 روزه :
یکی از آن چهار روز است که در تمام سال بفضیلت روزه ممتاز است .
و در روایتی روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است .
نماز :

نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده .
و آن دو رکعت است در وقت چاشت در هر رکعت بعد از حمد پنج مرتبه سوره و الشمس بخواند و بعد از سلام نماز بخواند لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ پس دعا کند و بخواند یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .
دعا :
خواندن این دعا است که شیخ در مصباح فرموده مستحب است خواندن آن
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ


  

حرم، یک امنیت بی کران است. وقتی که عزم زیارت می کنی، با پای دل و با همه ی عشق به زیارت ستاره ی هشتم نائل می شوی.

زبانت به عطر سلام معطر می شود. اولین قدم را که بر می داری پای در دنیایی دیگر می گذاری، این جا با همه جا فرق می کند.

حرم، چون دریا بی کران است و چون اشک زلال. آب و هوای این سرزمین ملکوتی است. آبشاران امید، از چشمه ساران ضریح می جوشد و تا دل امیدوارت امتداد می یابد و تو، غرق در لحظه ها گام بر می داری. برای احترام، کفش از پا بر می کشی و پای از تعلقات بر می داری .

این جا یک گام به منزل نزدیکتر شده ای.

پای کوبان تا امتداد وصل هروله می کنی. وارد ایوان آینه می شوی. به تعداد ثانیه ها تصویرت در آینه هویدا می شود.

می توانی شکستگی خود را در آینه های کوچک و بزرگ اینجا به تماشا بنشینی.

اذن دخول می طلبی، آنها آنقدر کریم اند که با درخشش اولین اشک در دیدگانت پذیرایت خواهند شد. اصلاً این اشک مجوز ورود توست. اذن دخول را که خواندی، گردنبند تسبیح را به گریبان دلت آویخته ای.

جذبه ای تو را به سمت خود می کشاند، در این ازدحام جمعیت، کسی راه را برایت می گشاید، از خود بی خود می شوی.

دروازه ای به سویت می گشایند، در را می بوسی و باز هم به ذکر سلام معطر می شوی، اینجا بهشت است

اگر خوب گوش بسپاری و آماده باشی، صدایی از جنس نغمه های آسمانی سلامت را پاسخ می دهد.

در شبستان حرم، ستاره ای روشن تر از خورشید در مرکز این آسمان می درخشد، محو ترنم شیدایی آن می شوی.

خوب دقت کن، کسی تو را به سمت خود می خواند، کسی دستانت را می گیرد و تا کنار ضریح می آورد و بر مشبک‌های ضریح دخیل می بندد. اکنون چشمانت آینه کاری شده است.

زیارتنامه را زمزمه می کنی. زیارتنامه چشمه ساران زمزمه است که جان عطشناکت را سیراب می کند و روح خسته ات را رمق می بخشد.

گل بوسه ای بر ضریح حک می کنی. دلت حاجتش را گرفته است اما نمی خواهد از حرم دل بر دارد.

تمام جانت تمنای این را دارد که در این خلسه ی آسمانی بمانی و عاشقانه می سرایی.

«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا»

تو، در حج دل نیازمندت مولای غریب قریب را می خوانی و در آشیانه ی آل محمد(ص) بر فرزندش مهدی سلام می کنی و التماس می کنی که: «اللهم عجل لولیک الفرج» و دلت، بهاری ترین لحظات خود را می گذراند.

برای کبوتر دلت دانه ی عشق می پاشی و به او قول می دهی که هیچگاه آن را از ضریح دلباختگی جدا نکنی

به امید آنکه آخرین زیارتت نباشد، از حرم خارج می شوی، اما دلت را در حریم جانان، جا گذاشته ای.

زیارتت قبول


  

سلام دخترای گل ایرونی روزتون مباررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررک!!!

روز دختر رو به همه خانومای الان(دخترای قدیم) مثل مامانای گل تریک میگم.

روز دختر رو به دخترای الان و خانومای آینده تبریک میگم.

از همه مهمتر تولد بی بی معصومه رو به آقامون صاحب العصر و الزمان تبریک میگم.

مثل همیشه دعا یادتون  نره ااااااااااااااااااااااااااااا که محتاجیم به ....

 


  

یا رب چه قشنگ است و چه زیبا حرم قم
چون جنت اعلا، حرم محترم قم
بانوی جنان، اخت رضا، دختر موسی
دردانه زهرا و ملائک خدم قم
این مژده بس او را که بهشت است جزایش
هر کس که زیارت کندش در حرم قم


-----------------


یمن میلادت،ذره ذره نور می شویم و قطره قطره حضور، و دل را به سرای کرامتت دخیل می بندیم تا در روز مقدس تولد تو با دست های پاکت تطهیر شویم.


----------------


برآیینه جمال داور صلوات
بر روشنی چشم پیمبر صلوات
برحضرت معصومه فروغ سرمد
بر دسته گل موسی جعفرصلوات


-----------------


بانو! قسم به پنجره های ضریح تو .... این آستان توست که باب الرضای ماست


----------------


بارگاهی که به شهر قم به پاست،
هم برای نجف هم کربلاست،
خاک اورا غرق بوسه می کنم،
چون که جای پای اربابم رضاست


----------------


زائری دل شکسته ام
آه معصومه جان سلام
دل به مهر تو بسته ام
بانوی مهربان سلام


----------------


  
میلاد کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) ، آغاز دهه کرامت

دهه کرامت، دهه اول ماه ذیقعده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه (س) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(ع) می‌باشد.
برخی اول ذیقعده را سالروز ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها می‌دانند. از همین رو نگاهی اجمالی و گذرا به زندگانی دخت گرامی امام موسی بن جعفر(ع) که "کریمه اهلبیت(س)" و دارای فضایل اخلاقی و مراتبی عالی از کمالات می‌باشد می‌افکنیم.
در نگرش اسلامی تقوا، ملاک امتیاز و معیار برتری می‌باشد و روی سخن اسلام با "انسان" است و انسانیت در قالب جنسیت خاص نمی‌گنجد.
در خطابات قرآنی روی سخن با ناس، انسان،‌ مومنین و... است!
و این مبین همان حقیقت انکارناپذیر است که اسلام بین انسانها تبعیض در خلقت قائل نشده، هر چند در کارگاه آفرینش تفاوت وجود دارد و تفاوت لازمه نظام احسن هستی و ضرورت زندگی جمعی و لازمه تنظیم روابط اجتماعی است. چنانکه می‌فرماید:
"ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم..."
"ای مردم ما شما را از مرد و زن آفریدیم و آنگاه شما را از شعبه‌های بسیار و تیره‌های مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید! ولی گرامی‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شما مردمید.."
بنابر این همه انسانها صرفنظر از نوع قومیت و نژاد وزبان و جنسیت و... می‌توانند بر قله کمالات بایستند و در سایه ایمان و عمل صالح به حیات طیبه و پاداش بزرگ الهی دست یابند.
"من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیوه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون". (نحل)
"هرکس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد و یا زن، درحالی که مؤمن باشد به او حیاتی پاکیزه می‌بخشیم و پاداش او را بهتر از اعمال نیکی که کرده به او خواهیم داد."
با توجه به آنچه ذکر شد، حضرت معصومه(س) توانست مراتب ایمان را طی کند و به درجات بالای تقوا دست یابد و الگوی پاکی و عفاف گردد. او دوران حیات خویش را در فضایل و کمالات اخلاقی طی نمود، تا آنجا که پس از وفاتش بنابر روایات ائمه دین(ع) زیارت قبر مطهرش از ثواب فراوان برخوردار گردید.
امام صادق و امام رضا و امام جواد (صلوات الله علیهم) فرمودند: "همانا پاداش زیارت فاطمه معصومه در قم، بهشت است."
امام رضا(ع) به سعد قمی فرمود:‌ای سعد ما را قبری در نزد شماست.
سعد می‌گوید: عرض کردم فدایت شوم! منظورتان قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) است؟
فرمود: آری، هر کس او را زیارت کند درحالی که عارف به حق او باشد، وارد بهشت می‌شود.
وامام هشتم(ع) زیارت حضرت معصومه را معادل زیارت خودش دانسته است چنانکه فرمود:
"کسی که حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند مثل کسی است که مرا زیارت کرده است."
"به زودی در آنجا (قم) زنی از اولاد من دفن می‌شود که نام او فاطمه است. پس هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود."
امام جواد (ع) نیز فرمود:
"هرکس که قبر عمه‌ام حضرت معصومه را در قم زیارت کند بهشت سزاوار اوست."
* عزیمت به سوی ایران
در سال 200 هـ حضرت رضا(ع) از طرف مأمون به مرو دعوت! بلکه فرا خوانده شد و به اقامت اجباری در آنجا ناگزیر گردید. حضرت معصومه (سلام الله علیها)، امام هشتم(ع) را بسیار دوست می‌داشت. یکسال فراق برادر را تحمل کرد، دیگر قدرت شکیبایی نداشت! امام رضا(ع) نیز بیشتر از آن نمی‌توانست دوری خواهرش را تحمل کند!
از این روی به حضرت معصومه(س) نامه‌ای نوشت و خواهرش را به خراسان دعوت نمود و آن نامه را توسط پیک مخصوصی به مدینه منوره ارسال فرمود.
با دریافت دعوتنامه امام هشتم، حضرت معصومه (سلام الله علیها) به شوق دیدار برادر، مدینه را به قصد مرو ترک نمود.
بیشتر تاریخ نویسان تصریح نموده‌اند به این که حضرت معصومه در مسیر سفر از مدینه به خراسان وقتی به شهر ساوه رسیدند، بیمار شدند و از آن جا او را به قم آوردند و پس از 17 روز، در تاریخ دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هـ. ق پیش از آنکه چشم مبارکشان به دیدار برادر گرامیشان امام هشتم(ع) روشن شود، در قم در میان اندوه فراوان محبان اهلبیت(ع) از دنیا رفتند و شیعیان را در ماتم به سوگ نشاندند. مردم قم هم با تجلیل فراوان، پیکر پاکش را تشییع کردند و او را محل فعلی حرم به خاک سپردند.
* ‌علت بیماری
آن گونه که در بعضی از روایات و متون تاریخی آمده، هنگامی که کاروان حضرت معصومه (علیها سلام) و همراهانش به ساوه رسیدند، دشمنان خاندان نبوت، به کاروان حمله کردند، هارون بن موسی بن جعفر علیه السلام (برادر حضرت معصومه علیها سلام) که سرپرستی کاروان را به عهده داشت، به شهادت رساندند و جمعی را مجروح و مصدوم نموده و سبب پراکندگی آنها شدند.
در چنین شرایط تلخی، دشمنان توسط زنی در غذای حضرت معصومه(ع) زهر ریختند و به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد!
از این روی، آن بزرگوار تقاضا کرد او را به قم ببرند! وقتی به قم رسید، بعد از چند روز توقف، سرانجام به شهادت رسید.
بنابه نقل دیگری: در این جنگ نابرابر، هارون بن موسی بن جعفر علیه السلام و سایر برادران و برادرزادگان حضرت معصومه که جمعاً 23 نفر بودند، همگی به شهادت رسیدند وحضرت معصومه(علیهاسلام) وقتی که بدن‌های پاره پاره و غرق به خون آن‌ها را دید به شدت غمگین شد و سخت بیمار گشت! تقاضا کرد او را به قم ببرند، پس از 17 روز سکونت در قم سرانجام به لقاء‌الله پیوست.
* دلیل مهاجرت به قم
هنگامی که حضرت معصومه در ساوه به شدت بیمار شد، درخواست کرد که او را به قم ببرند.
طبق روایات متعددی، قم از دیرباز مرکز شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام بود. در حدود سال 83 هـ. ق عبدالرحمن بن محمد بن اشعث به همراه هفده نفر از علمای تابعین و شیعیان برجسته و پارسا، مانند:‌کمیل و سعد بن جبیر به قم آمدند و همگی در قریه جمکران سکونت نمودند.
پس از آن آل اشعر که از مسلمانان معروف یمنی در کوفه بودند، در دو دهه‌ی آخر قرن اول به قم آمدند و از آن تاریخ به بعد، قم پایگاه مهمی برای شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام گردید.
از حضرت معصومه (علیها سلام) نقل شده که فرمود: "پدرم امام کاظم(ع) فرمود: قم مرکز شیعیان ما است." 

  

بابا مجتبی سلام :
امیدوارم حالت خوب باشد.
حال من خوب است، خوب خوب. یادش بخیر! آن روزها که مهد کودک بودم و موقع ظهر به دنبالم می آمدی.
همیشه خبر آمدنت را خانم مربی به من می رساند: سیده زهرا علمدار!
بیا بابات آمده دنبالت.
و تو در کنار راه پله مهد کودک می نشستی و لحظه ای بعد من در آغوشت بودم.
اول مقنعه سفیدم را به تو می دادم و با حوصله ای بیاد ماندنی آن را بر سرم می گذاشتی و بعد بند کفش هایم را می بستی و در آخر، دست در دستان هم بسوی خانه می آمدیم و با مامان سر سفره ناهار می نشستیم و چه بامزه بود.
راستی بابا چقدر خوب است نامه نوشتن برایت و بعد از آن با صدای بلند، رو به روی عکس تو ایستادن و خواندن؛ انگار آدم سبک می شود.
مادر می گوید: بابا خیلی مهربان بود،اما خدا از او مهربانتر است و من می خواهم بعد از این نامه ای برای خدا بنویسم و به او بگویم که می خواهم تا آخر آخر با او دوست باشم و اصلاً باهاش قهر نکنم.
اگر موفق شوم به همه بچه ها خواهم گفت که با خدا دوست باشند و فقط با او درد دل کنند.
مادر بزرگ می گوید هرچه می خواهی از خدا بخواه و من از خدا می خواهم که پدر مردم ایران حضرت آیت ا.. خامنه ای را تا انقلاب مهدی(عج) محافظت فرماید و دستان پر مهر پدرانه اش همیشه بر سرِ ما فرزندان شهدا مستدام باشد.
ان شا ا.. ، خدانگهدار– دخترت سیده زهرا


  
  
<   <<   6   7   8   9      >